مهربون!متشکرم...

«تقديم به دوست عزيزم که نگاهش در تاريکي بيکسيهايم طلوع کرد»
تمام حرفهاي بي كسيم را به تو مي گويم
تمام راه را رفتم اما بيراهه بود
و من فكر كردم كه راه راسته
دوباره بر گشتم
مهربان! متشكرم كه مهرت را بر من افكندي تا در ميانه تاريكي ببينم كه در چاه افتاده ام...
متشكرم كه دستم را گرفتي تا از زمين بلند بشم
از بابت همه محبتات متشكرم
كمكم كن براي هميشه
كمكم كن تا ديگه بيراهه نرم
كمكم كن تا دستم تو دست هر كسي نذارم
براي هميشه
براي همه عمرم
دستهايم را بگير خورشيدسان
تا بمانم بر مدار
عشق من...
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و نهم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 21:23 توسط s.71
|