تقدیم به خواهر عزیزم...

تو ای خواهر

تو ای هم رنگ شب ها

را درون سینه ات داری

غصه هایت را

بگو با من بگو با من


مجال قفل رابشکن

لبان بسته را بگشا

تمام غصه هایت را

بگو با من بگو با من


تو ای از پاکی شبنم

تو ای آرامش قلبم

بیا جویای عشقم باش

مرا در من ببین یک دم


نمان بی من نشو پرپر

بکن باور بکن باور

مرو از من مزن آتش

تو آغوش مرا خواهر


تو ای خواب لطیف شب

به روی دشتی از گل ها

منم موج روان غم

تویی از وسعت دریا


در آغوشم بگیر خواهر

بمان با من نرو دیگر

سخن با من بگو از عشق

که اندوهم شود آخر


بگو با من اگر دردی

به روزی برفی و سردی

اگر داغی اگر سوزی

از این بی مهری و دوری


تو ای سرخوش گل شادم

نگاهم را به تو دادم

بگیر دستان سردم را

که از اوج تو افتادم


نگاهت را که می فهمم

تمامم می شود در خواب

منم اشکی روان از تو

مرا در چشم خود دریاب


تو ای خواهر بکن باور

مجال قفل را بشکن

تمام غصه هایت را

بگو با من بگو با من